زندگی با عطر لیمو



کوهنوردی


اسمم نگین هست

متولد بیست و هفتمین روز از سومین ماه بهار
یک دهه ی هفتادی
مثل همه خردادی ها
موجودى بسیار اجتماعى و فوق العاده جذاب
زنی با قوه ی تخیل بالا
عاشق تغییر و تحول
مانند طوفان ورگبارهای بهاری، گاهی پر رعد و برق، گاهی پر شور و خروش و گاه مطبوع و عطر آمیز و آرام
همیشه و  در همه حال می توانم لبخند زیبایی بر لب داشته باشم
عاشق گل و گیاه و طبیعت
عاشق کوهنوردی
چون وبلاگ نویسی لبخند بسیار زیبایی بر لبم  می نشاند پس می ننویسم
از اونجایی که خردادی هستم و عاشق تغییر و تحول از بلاگفا به اینجا کوچ کرده ام


 بیایید کمی منطقی باشیم. ما که تا وقتی زنده ایم به درد کسی نخوردیم حداقل وقتی مغزمون مثل پنیر لیقوان شد، به درد دیگران بخوریم! هوم؟ بد میگم؟

امروز سی و یکم اردیبهشت , روز اهدای عضوه

شما کارت اهدای عضو گرفتید ؟

 کد ملی رو به شماره 3432 پیامک کن


کوهنوردی


اسمم نگین هست

متولد بیست و هفتمین روز از سومین ماه بهار
یک دهه ی هفتادی
مثل همه خردادی ها
موجودى بسیار اجتماعى و فوق العاده جذاب
زنی با قوه ی تخیل بالا
عاشق تغییر و تحول
مانند طوفان ورگبارهای بهاری، گاهی پر رعد و برق، گاهی پر شور و خروش و گاه مطبوع و عطر آمیز و آرام
همیشه و  در همه حال می توانم لبخند زیبایی بر لب داشته باشم
عاشق گل و گیاه و طبیعت
عاشق کوهنوردی
چون وبلاگ نویسی لبخند بسیار زیبایی بر لبم  می نشاند پس می ننویسم
از اونجایی که خردادی هستم و عاشق تغییر و تحول از بلاگفا به اینجا کوچ کرده ام

وبلاگ بلاگفا

http://gozarezaman.blogfa.com/


 

 
 
نویسنده: دانیال علی پناهی
 
گوینده:نگین بنی نعمتیان  :)))(خودم)
 
هر چند کیفتش خوب نیست و عالی و حرفه ای نیست ولی دوستش دارم

امروز تولد عزیزیست که به من زندگی کردن آموخت
شاد بودن آموخت
یاد داد مهربان باشم و کینه ای از کسی به دل نداشته باشم
کسی که به من آموخت افسردگی های چون زهر کنکور رو ببوسم و بذارم کنار و به زندگیم شربت شیرین عشق را  همچون اضافه کردن شربت شیرین به حلوا بیافزایم
هر چند اسمش مجازیست اما حقیقی تر از هر دوست دیگریست
اقلیما را می گویم :) همان مریم گل منگولی خودم
همان کسی که در روز تولدش کلی آرزوهای خوب دارم  کسی که زبانم از توصیفش قاصر است
همان کسی که نمیدانم چه بنویسم در وصف خوبی هایش و چگونه تبریک بگویم
تولدت مبارک
http://yek-hesse-gharib.blog.ir/


خدایااا میدونم گنه کارم

خدایا میدونم رو سیاهم

خدایا ببخشش اگ جاهایی غفلت کردم

خدای من اشک هام سر دعای جوشن کبیر از بدی خودم بود و شرم می کردم از مهربانی بی نهایت تو

جاهایی ک ما بنده ها حواسمون نیست و تو رو نادیده می گیریم

ولی  تو عجیب حواست به ما بنده ها هست حس می کنم رابطه ی ما بنده ها با تو مثل مادر و فرزند نا اهلی هست مادر نگران بچه هاشه و پا به پا

دنبال بچش و وقتی چیزی میگه فرزندش میگه برو بابا این حرفای مزخرف چیه و به کارهای خودش ادمه میده خدایاا من ششرمندتمم من رو سیاهم

ببخشید اگر جاهایی حرفاتو متوجه نشدم و مثل قرزند نا اهل گفتم مزخرفه

خدایا تو رو قسم به این شب ها

همه مریض ها رو شفا بده و گره از مشکل بندگانی ک مشکل دارند بگشا

خدایا عاقبت همه ی ما رو ختم به خیر کن


خدای منِ خطا کار رو ببخش


سُبْحَانَکَ یَا الَ إِلَهَ إِالَّ أَنْتَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ خَلِّصْنَا مِنَ
النَّارِ یَا رَبِ


خونه رو تمیز کردم
در حد خونه تی
حالا نشسته ام و با نگاه کردن ب خونه غرق در لذت می شوم
بوی مایع لباس شویی ک رایحه ی  گل دارد
پنجره ها باز هستند و صدای جیک جیک گنجشک ها می آید
عود روشن کردم
خانه در آرامش کامل بوی عشق و زندگی می دهد
و من شکر گزار پروردگارم هستم
بابت زنده بودن، بابت عشق، بابت زندگی ، بابت همه چیز

خدایا ممنونتم



شب باشه از سر بیکاری بری ایمیلتو باز کنی!

در کمال ناباوری یه ایمیل ک قبل تر ها ب دانشگاه همراه رزومه فرستاده بودی جواب داده شده باشه!!!

بفهمی ک شهریور میری!

اون وقته ک نمیدونی گریه کنی یا بخندی!

نمیدونی چه عکس العملی داشته باشی

گریه های فاطمه و مامان و خودم و تو فکر رفتن بابا

خدایاا دعاهای شب قدرم چه زود برآورده شد

خدایاا ممنوننتم


بنده دوستی دارم که قبل  ازدواجش افسردگی خیلیییی شدیدی داشت بنا به دلایل کاملا منطقی!
این دستمون ازدواج کرده بود و دیگه من ازش خبر نداشتم تا اینکه یک روز تو خیابون مامانم رو دیده بود و شمارشو داده بود و گفته بود خاله تو رو
خدا به نگین بگی بهم زنگ بزنه شب یلدا بود که بهش زنگ زدم و باهاش حرف زدم و متوجه شدم بارداره
رابطمون ادامه دار شد و من بین حرف زدن ها متوجه میشدم که هنوز افسردگیش ادامه داره خوب بود اما کاملا خوب نشده بود
هر از گاهی باهام درد و دل می کرد و منم سعی می کردم آرومش کنم
این اواخر که اواخر دوران بارداریش بود به شدت عصبانی بود یعنی! نمیدونم چرا و به چه علتی
همین اواخر بهش پیام دادم که به رسم رفاقت  حالشو بپرسم تو جواب گفت چی میگی تو!!
منم که ب طور کامل از نوع جواب دادنش غافلگیر شده بودم خب کلا دوست نداشتم بحث رو ادامه بدم معذرت خواهی کردم و استیکر گل براش گذاشتم و نوشت پرروشدی و کلی حرف بد/انرژی منفی  بارم کرد!!!
من باز هم سعی کردم  بخاطر شرایطش و بخاطر اون طفل معصوم تو راهیش چیزی نگم و سکوت اختیار کردم
راستش اولین بار بود که اینقدر خوب تونستم خشمم رو کنترل کنم و بابتش خیلیی خوشحالم
احسنت به خودم :)
+دوست دوران مدرسه نیست که فکر کنید هم سن من هست  5سال ازم بزرگتره از اونجایی ک روابط اجتماعی بالایی دارم تو کتابخونه باهاش دوست شدم!


ومنم آن متولد زیبای زیباترین فصل و زیباترین ماه❤️
از خدا ممنونم که نگاه مهربونشو هیچوقت از من و زندگیم دریغ نکرد و همیشه کنارم بوده
عمیقااااا حس می کنم امسال بهترین سال از زندگیم خواهد بود
و یقیناا فراز و نشیب های زیادی خواهم داشت اما  مطمئنم از پس همشون برمیام
به قول اقلیما:
مرا به فضل الهی و دولت شاهیگذشت مدت هجده سال روزگار بکام :)
27_خرداد_1379
27_خرداد_1398❤️


خدای من تو چقدر بزرگی
در وصفت چه بگویم؟
خدایا شکرت این روزها ب من یادآوری می کنی زندگی جریان داره
خدایا شکرت که بهم یادآوری می کنی که حواست هست
خدایااا تو چقدر بزرگی ک از ماده ی ج و چندش آور قدرتمند ترین موجوداتت رو خلق می کنی
من چقدر خوشحالم برای بارداری فاطمه وبلاگ
چقدر خوشحالم برای دندانپزشک کوچک و بی صبرانه منتظرم صدای قلب نی نیش رو بشنویم
چقدر خوشحالم برای مامان شدن مهرنوش
من دارم اشک می ریزم
یاد دعای سی و هفتم نهج البلاغه میفتم که مضمونش اینه:

خداوندا کسی در مسئله شکر به حدّی نمی‌رسد مگر آنکه احسان دیگرِ تو او را به شکری دیگر مم می‌کند

شاکرترین بندگانت از شکر تو ناتوان، و عابدترین بندگانت از طاعتت مقصّر است

هیچ‌کس شایستگی این را ندارد که خدا او را بیامرزد، بلکه خداوند از سر احسانش بندگان را می‌بخشد

شگفت آن است که خدا از بنده‌اش که روزی الهی را خورده و بر اطاعت توانا شده، بهایی طلب نکرده است.

خداوند پاداش بندگان را فراهم کرده، پیش از آنکه او را اطاعت کنند
#خدایا_شکرت



کانالم:

خوشحال میشم تو کانالم بیایید❤️
@zendegibaaatrelimoo


روانشناسی سوئیسی گارل گوستاو یونگ تعبیر جالبی از انسان خوشحال دارد که بسیار از تعریف عادی و معمولی خوشحالی فاصله دارد.o
بر اساس این تعریف، خوشحال بودن یعنی توانمندی بالای ما در شکیبایی و استقامت در برابر سختی ها
خوشحالی یعنی اطمینان درونی به این که درد و رنج و سختی و بیماری و مرگ جز لا ینفک زندگی هستند اما هیچ کدام از آنها نمی تواند مرا از پا بیندازد.
خوشحالی یعنی میل به زندگی علی رغم علم به فانی بودن همه چیز
خوشحالی یعنی در سختی ها لبخند زدن، خوشحالی یعنی توانمندی بزرگ ما برای به دوش کشیدن مشکلات، خوشحالی یعنی بعد از هر زمین خوردن همچنان بتوانیم بلند شویم.
بعد از هر گریه کردن همچنان بتوانیم بخندیم و لبخند بر لب دیگر همنوعان بیاوریم، خوشحالی یعنی حضور کامل ما در هستی
خوشحالی یعنی همچون رود جاری بودن و در حرکت بودن عبور کردن و به عظمتی  بی پایان چشم دوختن.
خوشحالی یعنی توانایی ما به گفتن یک آری بزرگ به زندگی❤️
شاد و سرشار از حس های عالی باشید ❤️


من تصمیم دارم برای یه خانم تنها که درآمد ندارن و خانواده ی آبرومندی دارن و مشکلات مالی شدیدی دارند پول جمع کنم 
حقیقتا من نمی تونم گریه های کسی رو ببینم و نتونم بهش کمک کنم مطمئنم همه ما نسبت به هم نوعانمون همین حس رو داریم  و همیشه از روزی می ترسم که کسی مشکلات بقیه رو ببینه و از کنارش رد بشه 
مطمئن باشید کمک هاتون بی جواب نمی مونه هرکس گره ای از کار مومنی را باز کنه خداوند اجر و پاداشش رو میده 
در صورتی که دوست داشتید با دستان سبزتون با ما همراه شید لطفا به شماره کارت زیر مبلغ دلخواهتون خودتون رو واریز کنید.
6104_3375_6012_0832
بانک ملت 
بنام نگین بنی نعمتیان


سلاام 

نمیدونم هوز کسی اینجا رو میخونه یا نه 

 

البته گاهی میومدم سر میزدم که ببینم کسی یادیاز ما کزده یا نه ولی احمدالله هیچ کس یادی از ما نکرده بود 

همینقدر بی معرفت 

خب البته که با بعضیا از طریق تلگرام واتساب در ارتباط بودم

 

این مدت با سختی های زندگی در غربت دست و بنجه نرم می کردم لب تابم حرف ب نداره غلط املایی ها رو به لطف خودتون ببخشید 

 

هنوز هم با سختی ها دست و بنجه نر م می کنم ولی خب یکم عادت کردم از 4 بهمن ب بعد یه 3 هفته ای تعزیلی دارم ک ان شاءالله میام ایران 

 

امسال فعلا دوره زبان میگذرونم و سطح A1 رو تازه تموم کردم و سطح A2رو شروع کردم تو سطح A1هم بالا ترین نمره رو من گرفتم:)

 

خلاصه شدم مایه ی افتخار ایران و ایرانیangel

 

هم اتاقی هام هر 3 تاشون ترک هستند و خیلی ازشون راضی هستم خیلی کمک دستم شدن وخیلی حواسشون بهم هست 

 

مخصوصا دلارا که من اصلا نمی تونم من خوبی هاشو جبران کنم . این مدت کارایی برام کرد که خواهر برای خواهرش نمیکنه 

 

که دلارا برای من غریبه که حتی هموطنش نبودم برام انجام داد . 

 

اون مدتیم ک ایران اینترنت نبود خیلی بهم سخت گذشت و خیلی اذیت شدم .

 

کلی دلم برای اینجا تنگ شده بود ولی هم کلی سرم شلوغ بود هم اینکه شرایط روحی خوبی نداشتم 

 

شرایط روحیم الان بهتره ولی هر از گاهی بازم حس غربت و غریبی میاد سراغم و زار زار گریه می کنم 

 

شما چی کار می کنید در چه حالی هستید؟

 

 


آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها